او نمی توانست آرزوهایی برخلاف طبیعت ماه، برخلاف مسیر و مقصد ماه به فکر خود راه دهد و اگر ماه آن لحظه می خواست از او دور شود او همانطور که تا آن موقع از نزدیکی ماه خوشحال بود این بار از این جدایی خوشحال می شد. پانوشت اول: این متن از کتاب کمدی کیهانی ایتالو کالوینو را «ر» برایم خواند. گفتم چه متن عجیبی. برای خود او هم عجیب بود. پانوشت دوم: به رسم هرسال آرزو می کنم این رنج همگانی که گلوی همه ی مردم جهان را گرفته از میان برود. منبع
درباره این سایت